در خیالت شب چه خواب ناز و شیرین داشتم
یـــــاد بود از خاطــــــرات نــــابِ دیرین داشتم
سمیرا پوپلزی
در باغ سرد شب بشگفته بهار من
یلدا بود دراز چو گیسوی تار من
با لمس هر نگاه تو من گرم می شوم
سرد است خانه گر تو نباشی کنار من
آهسته نقش کن نگه ات را به دیده ام
یک بوسه هم گذار به روی عذار من
دستم بگیر در شب یلدای سرد سال
آمیخته به عشق تو صبر و قرار من
حالا که برفروخته ای عشق و آتشی
با ساغر غزل تو بر افشان خمار من
سمیرا پوپلزی
یلدا مبارک
برگردان به انگلیسی از: ابوالقاسم غضنفر
Ghazal for a Yalda Night
In the cold garden of night, my spring is fully blown
Yalda’s very much a night like my dark hair as long
I warm up with every touch coming from your every glance
It’s a cold home I dwell in, missing warmth of your stance
Come and etch your glances slowly on my waiting tired eyes
And please place a very hot kiss on my cheeks, and no denies
Hold my hands in your hands in the year’s Yalda night
As my patience and endurance depend on your love and sight
Now that you have kindled so burning fire of a love
Remove my hangover with a goblet full, ghazal trove
Poem by: Samira Popalzai
Translated from Persian by: Qasem Ghazanfar
Best wishes for a great Yalda Night
به گوشم داد می زد یادهایش
سرم فریاد می زد یادهایش
نمی کرد هیچ پروای کسی را
سخن آزاد می زد یادهایش
صدایش اوج مستی بود و دل را
نوای شاد می زد یادهایش
مرا شیرین می گفت و برآیم
دم از فرهاد می زد یادهایش
میان پیچ و خم های دو زلفم
قدم با بادمی زد یادهایش
--------
سمیرا پوپلزی